با دوستی همخانه بودم که شب و روز دم از مسائل مختلف مملکتی میزد و راهکار ارائه میداد. مثلا "ریشه" همه مشکلات ایرانیان را "گشادی" میدانست. هرچند بسیار سادهلوحانه و توهمتوطئهانگارانه است اگر بپنداریم که چنین مسائلی تکعاملی هستند. اما به هر روی شاید این هم برای خودش علتی باشد. این دوست محترم ما از آن دسته مردان حراف بیعمل بود. تا لنگ ظهر میخوابید و برای پرداخت سهم خودش از کرایه خانه همواره دچار مشکل بود. زمانی هم که با اعتراض من مواجه میشد، میفرمود که "رفتهام گشتهام، کار نیست!". در صورتی که هست، واقعا هست! دوستی در توییتر چند وقت پیش توییت جالبی داشت:
چند وقت پیش هم مقالهای میخواندم که خلاصهاش این بود، ما ایرانیها علاقهای به کار کردن نداریم. اصل مقاله از اینجا قابل ملاحظه است. مطلبی که در ادامه میآید نه شامل موارد تحلیلی از جانب محدا است و نه ارائه دهنده راهکاری از اینجانب و صرفا بازانتشار یک گزارش است. در ادامه به صورت تیتروار بخشهای جالب توجه آن مقاله را خواهید یافت.